کد مطلب:325928 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:255

ادعای ظهور امام دوازدهم
موضوع ادعای (انا المهدی) صرفا به یاوه گوییهای یك عده ورشكسته سیاسی محدود نمی شود و بر طبق روایات متعدد اسلامی قرار است تعداد زیادی افراد مغرض در دوران غیبت امام دوازدهم شیعیان و منجی عالم بشریت به دروغ ادعای مهدویت كرده و هر یك عده ای را دور خود جمع كنند. اگر هم در این قسمت چیزی می نویسیم هدف اصلی آن است كه من بعد هم مسلمانان گول افراد دروغگو و گروه های مغرض را نخورند و در دسته كسانی كه در احادیث از آنها بعنوان گمراهان و در بدترین حالت مرتدین یاد شده است قرار نگیرند. حال اگر در بین حدود ده فرقه ای كه هر یك با ادعای شخصی كه خود را مهدی می دانست تشكیل شدند و البته بهاییت در همین چند فرقه هم جزو ضعیف ترین ها بشمار می رود انسانهایی باشند كه واقعا بدنبال كشف حقیقتند می توانند با خواندن این چند صفحه به كذب ادعای سرانشان پی ببرند و ما را هم از دعای خیر فراموش نكنند. و الا كه چهار یا پنج میلیون بهایی كه نمی توانند گوشه جهنم را هم پر كند چه ارزشی دارد كه انسان بخواهد وقتش را برای آن ها تلف كند!

موضوع نسبت آن حضرت: در تمام احادیث و روایات شیعه و سنی، بالاتفاق ایشان را مهدی و از نسل حضرت اباعبدالله علیه السلام می دانند، لذا در نام، كینه و نسبت آن حضرت در تمام دنیای اسلام توافق كامل وجود دارد. از طرف دیگر پیغمبر اسلام فرمودند «انی بعثت لاتمم مكارم الاخلاق» یعنی بعثت ایشان برای آن بود كه بالاترین مسایل اخلاق تبیین شود و راه رسیدن به بالاترین كمال نشان داده شود، و مساله خاتمیت ایشان از همه اهل بیت و شخص پیغمبر اسلام آنقدر روایت شده است كه دیگر جای شك و شبهه باقی نمانده است. لذا اگر كسی هم در این مدت غیبت ادعایی كرده حتی الامكان سعی در اثبات نسب مستقیم با امام یازدهم داشته یا لااقل سعی كرده خود را از آن خاندان معرفی كند كه كمی تقریب ذهنی برای مردم به وجود بیاورند كه نكند وی همان حضرت مهدی باشد، كمتر گروهی پیدا می شود كه رهبرهایشان حتی ادعای نسب غیر مستقیم با آن حضرت را هم نكردند و گستاخی را به حدی رسانده باشند كه حتی پیغمبر جدید هم معرفی كنند. همان طوری كه توضیح می دهیم وجه تشابه همه این گروه ها مسخ نمودن اعضای خود می باشد. باید از دوران كودكی روی فكر آن ها با موجی از تبلیغات به طوری نفوذ نمود كه دیگران توان تصمیم گیری و قدرت تفكر مستقل را از دست بدهند، طوری كه چند نفر جاهل عقب افتاده دور و بر خودشان را همه جهان بدانند و برای كسی كه بعد از مثلا 160 سال با آن همه خرج و تبلیغ در همه دنیا فقط چند میلیون بی كار بی مصرف را كه می خواهند به جای نماز آواز بخوانند!! دور هم جمع كرده و خود الان در آتش دوزخ منتظر پیروانش است كه به او ملحق شوند، ارزش خدایی قائلند و تاثیر وجودش را جهانی می دانند، و در مقابل چشمهایشان، حزب 1 میلیارد و چند صد میلیونی مسلمانان را كه جهانی را تكان داده اند جمعیتی قلیل می خوانند. مسخ تا جایی در آنها اثر گذاشته كه قدرت مقایسه اعداد 45 میلیون و یك میلیارد و چهارصد میلیون را از دست داده اند و گاهی حتی تعداد خود را اكثر جهان می خوانند، لذا قرآن آنان را كر و كور و لال معرفی می نماید. یا مثلا در چشمانشان، چند روز خوشی و ول گشتن به سبكی كه دلشان می پسندد، و جلسات ادعیه بی عمل و بی فایده و سراسر كفر آمیزشان، كه چیزی جز مسخره كردن دین خدا نیست، و خود را جهانی و متفكر دانستن و احترام ظاهری این چند روز دنیا آن هم در میان دار و دسته ای رو به انقراض، از اهم مسایل است ولی شعله های آتش دوزخ كه نه یك روز و یك سال بلكه همیشگی و غیر قابل تحمل است، و به یقین محض به آن دچار خواهند شد همانطوری كه در این دنیا به جهل و عقب ماندگی و ذلت دچار شدند، برایشان مساله بی اهمیتی است. لذا مسلمین دستور دادند آنها را به حال خود واگذارند تا در این دنیا در اوج ذلت و شكی كه خدا در دلشان قرار داده منتظر سرانجام دردناك خود در آخرت باشند، جایی كه هیچ یك از كسانی كه فكر می كردند شفاعتشان خواهند كرد جایگاهی برای خود هم ندارند و حتی قادر به فرار از عاقبت دروغهایی كه به خدا و پیغمبرانش نسبت دادند و قومی را بدین روش به آتش دایمی خدا ملحق كردند نیستند. ما مسلمانان منتظر امام زمانی هستیم كه در قرآن ما و بیش از شش هزار حدیث كه شیعه و سنی روایت كرده اند و به صراحت تمام نام و مشخصات ایشان را بیان نموده اند (القائم الحجه الامام محمد ابن الحسن العسكری، هو الذی یملا الارض قسطا و عدلا كما ملئت ظلما و جورا) هستیم كه قرار است جهان را از ظلم نجات بدهد، و دستورات دین اسلام را در تمام جهان پیاده كند و حكومت جهانی اسلام را به پا كند و قرآن را اجرا كند و به نام جدش محمد و حسین قیام كند، نه كسی كه خودش هم نتواند نجات یابد، و سفارش كند كه بعد از من هم منتظر منجی نباشید، خودتان با ظلم نجنگید، فقط صبر كنید خود مردم دنیا متوجه نیاز به تعالیم بالای من بشوند، و نه یك دین دیگر كه نه با تعالیم اسلام سنخیت دارد، نه علمای اسلام آن را قبول دارند، نه مدعی آن معجزه ای آورده، نه نام وی با نامی كه بیش از شش هزار حدیث معتبر از اهل بیت به آن وعده داده بودند شباهتی دارد، نه كارهایی كه در راه از بین بردن ظالمین قرار بود انجام بدهد تمام كرد یا حداقل شروع نمود، نه تعالیمش با قرآن سازگاری داشت، نه اعجازی در كلام داشت بلكه تناقضات كلماتش الی ماشاالله زیاد بود.